یا صاحب الزمان
یا صاحب الزمان ! ...
یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست .
شرمنده ایم .
می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .
می دانیم کوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است که در حق تو کرده ایم .
یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ،
و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .
به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .
اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .
اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ، در می نوردیم .
اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .
ای یوسف زهرا !
خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ،
ما و خاندانمان نیز گرفتاریم ،
روی پریشان ما را بنگر . چهره زردمان را ببین .
به ما ترحم کن که بیچاره ایم و مضطر
ای عزیزِ مصرِ وجود !
سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .
نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهکار
از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .
یابن الحسن !
برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند کالایی – هر چند اندک – آورده بودند ،
سفارش نامه ای هم از یعقوب داشتند .
اما ...
ای آقا ! ای کریم ! ای سرور !
ما درماندگان ، دستمان خالی و رویمان سیاه است .
آن کالای اندک را هم نداریم .
اما... نه ،
کالایی هر چند ناقابل و کم بها آورده ایم .
دل شکسته داریم
و مقدورمان هم سری است که در پایت افکنیم .
ناامیدیم و به امید آمده ایم .
افسرده ایم و چشم به لطف و احسان تو دوخته ایم .
سفارش نامه ای هم داریم .
پهلوی شکسته مادر مظلومه ات زهرا را به شفاعت آورده ایم .
یا صاحب الزمان !
به یقین ، تو از یوسف مهربانتری .
تو از یوسف بخشنده تری .
به فریادمان برس ، درمانده ایم .
ای یوسف گم گشته ! و ای گم گشته ی یعقوب !
یعقوب وار ، چه شبها و روزها که در فراق تو آرام و قرار نداریم .
در دوران پر درد هجران ، اشک می ریزیم و می گوییم :
تا به کی حیران و سرگردان تو باشیم .
تا به کی رخ نادیده ترا وصف کنیم .
با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم و چگونه با تو نجوا کنیم .
سخت است بر ما ، که از دوری تو ، روز و شب اشک بریزیم .
سخت است بر ما ، که مردم نادان تر واگذارند .
سخت است بر ما ، که دوستان ، یاد ترا کوچک شمارند .
یا بقّیةالله !
خسته ایم و افسرده ،
نالانیم و پژمرده ،
گریه امانمان را بریده است .
غم دوری ، دیوانه مان کرده است .
اما نمی دانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است که می گوییم :
کجاست آن که از غم هجران تو ناشکیبایی کند .
تا من نیز در بی قراری ، یاریش دهم
کجاست آن چشم گریانی که از دوری تو اشک بریزد ؟
تا من او را در گریه یاری دهم
مولای من ! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشته اند .
و می دانیم پیراهن یوسف ، یادگار ابراهیم ، نزد توست .
و ای کاش نسیمی از کوی تو ،
بوی آن پیراهن را به مشام جان ما برساند .
و ای کاش پیکی ، پیراهن ترا به ارمغان بیاورد
تا نور دیدگانمان گردد .
ای کاش پیش از مردن ، یک بار ترا به یک نگاه ببینیم .
درازی دوران غیبت ، فروغ از چشمانمان برده است
کی می شود شب و روز ترا ببینیم و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد ؟
شکست و سرافکندگی ، خوار و بی مقدارمان کرده است .
کی می شود ترا ببینیم که پرچم پیروزی را برافراشته ای ؟
و ببینیم طعم تلخ شکست و سرافکندگی را به دشمن چشانده ای .
کی می شود که ببینیم یاغیان و منکران حق را نابود کرده ای ؟
و ببینیم پشت سرکشان را شکسته ای .
کی می شود که ببینیم ریشه ستمگران را برکنده ای ؟
و اگر آن روز فرا رسد ...
و ما شاهد آن باشیم ،
شکرگزار و سپاسگو نجوا می کنیم :
الحمدلله رب العالمین .
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
دسته بندی شده در : اشنایی با محبوبم امام زمان
نشماره یک
نجوایی عاشقانه
به نام نامی دوست , که هر چه دارم از اوست
helpftm یک پایگاه تخصصی جهت جمع اوری و ارائه اطلاعات پزشکی برای افراد ترانسکشوال است. زمانی که تصمیم به راه اندازی ان گرفتم , تنها انگیزه و نیتم برداشتن قدمی مثبت بود در جهت یاری رساندن به جامعه مظلوم و بی دفاع ترانسکشوالهای عزیز ایران زمین , تا شاید انشالله رضای حق در ان باشد. و خشنودی محبوبم امام زمان . در این مدت هم , سختی ها ی کار برایم اسان شد. چون هدفم زیبا بود و پشتیبانم عشق خدا و مولایم صاحب زمان و عشق مولایم مهدی ست , که مرا فانوس راه است.
مهدی جان بیا که بی تو بهار دلم خزان است. و دوری تو برایم دردی گران , تو دستم را بگیر تا بلند شوم , تا از افتادگان دستگیری کنم. هر چند این زحمات من چندان قدری ندارد. اما اگر مرهمی بر زخمی بود و امیدی در دلی , ان را تقدیم به تو میکنم. هر چند این کلاف نخ قیمت تو نیست. اما کاش مرا در زمره عاشقان تو قرار دهد. اگر چه اینجا یک پایگاه تخصصی اطلاعات پزشکی است. اما چه شمیمی زیبا تر از یاد گل نرگس , میتواند ان را خوشبو کند. زین پس این وبلاگ را با یاد محبوبم مهدی (امام زمان) متبرک میکنم و پست هایی را به ایشان اختصاص میدهم
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
یکشنبه 15 آذر1388 ساعت: 20:43 توسط:شیرین
انشا اله پسر فاطمه از همه ما دستگیری کند و به ما کمک کند که به یکدیگر یاری کنیم
راستی محمد جان : دانی که خدا چرا تو را داده دو دست ؟
من معتقدم که اندر ان سری هست
یک دست به کار خویشتن پردازی
با دست دگر ز دیگران گیری دست
وب سایت ایمیل
یکشنبه 29 آذر1388 ساعت: 0:40 توسط:روزبه
سلام محمد عزیز هر که هستی و هر کجا هستی حق نگهدارت ان شاء الله هم این دنیا و هم آن دنیا عوض کار نیکت را به توان بی نهایت بگیری هر که هستی دوستت دارم وبرای تو و تمام ts ها آرزوی سعادت وموفقیت دارن واز خدا میخوام هر چه زودتر مشکل همه ما را به طور کلی حل کند.فدای تو و آقای مهربانت. شاید این جمعه بیاید شاید...
--------------------------------------------------------------------------------
پاسخ = سپاسگذارم روزبه جان از این همه اظهار لطف و محبت شما.
من هر خدمتی که به شما دوستان ترانس کرده ام فقط از روی عشق و علاقه خالصانه بوده است و باعث افتخار است برای من که بتوانم قدمی مثبت برای کمک به دوستان عزیز ترانس با عنایت به کمک خداوند و امام زمان بردارم.
وب سایت ایمیل
یکشنبه 29 آذر1388 ساعت: 21:59 توسط:علی
سلام محمدجان - قربان داداش آخرش طاقت نیاوردی و بحث محبوب را بیش کشیدی -این شا’ الله جام و صال از حبیب سر بکشی و عطش سال ها فراق به شرینی شراب و صال زایل گردد ودلت شادمان .
وب سایت ایمیل
جمعه 4 دی1388 ساعت: 16:21 توسط:سوفیا
سلام محمدجان.
پستهای جدیدت باعث کاملترشدن وبلاگت شد.خیلی خوب شده.
اون پست فهرست رو که گذاشتی خیلی مؤثره. چون خودمن کمتر به آرشیو موضوعی سایتها توجه دارم.
حالا بچه ها راحتتر میتونن مطالب رو پیدا کنن.سعی کن صفحات قیمتهای ام تواف ها رو هم ترجمه کنی.منم اون صفحه رو آماده دارمش. ولی انگلیسیم زیادخوب نیست.
اگه صفحات توضیح رو صلاح بدونی ترجمه کن بذار.
همون امام زمان عج بهترین یار ویاوره برای تو وهرکسی که بهش ایمان داشته باشه آقامحمد
انشاءالله همین اسم محمد هم واست مقامات الهی میاره ; دیگه خودت به مسائل متافیزیک معتقدی ومیدونی خواص حروف رو
میخوای امام زمان رو ببینی؟ یه ذکری هست که دستوری داره که یکی ازدوستانم ازیکی ازعلماء مرحوم گرفته بود.انجام بده و به هرکسی یاد نده :
((((تا چهل روز هرزوزی 110 مرتبه -البته برخی علماء 400 مرتبه هم گفته بودن - آیه 80 سوره اسراء)))) اگه ندیدی تا چله ی دوم وسوم حتما میبینی.موفق باشی.
التماس دعا.
وب سایت ایمیل [ نظر خصوصی ]
جمعه 4 دی1388 ساعت: 17:33 توسط:سوفیا
سلام آقامحمد.
درضمن , موقع شروع اون "ذکرملاقات" ابتدا بگو بااجازات مرحوم حضرت آیةالله لنگرودی (رحمةالله علیه) , وبرای رضای خدا جهت ملاقات حضرت امام عصر(ارواحناله الفداء) , این ذکر را قرائت مینمایم.
وب سایت ایمیل [ نظر خصوصی ]
جمعه 17 دی1389 ساعت: 1:7 توسط:فرزاد
سلام محمد جان
امام زمان نگهدارت
نویسه جدید وبلاگ
زندگينامه امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف
1. ولادت
2. شيعيان خاص ، مهدی علیه السلام را مشاهده کردند
3. ضرورت غيبت آخرين امام
4. صورت و سيرت مهدی علیه السلام
5. شمشير حضرت مهدی علیه السلام
6. غيبت کوتاه مدت يا غيبت صغري
7. غيبت دراز مدت يا غيبت کبری و نيابت عامه
8. اعتقاد به مهدويت در دوره های گذشته
9. اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام منحصر به شيعه نيست
10. قرآن و حضرت مهدی علیه السلام
11. طول عمر امام زمان علیه السلام
12. انتظار ظهور قائم علیه السلام
ولادت
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان علیه السلام در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256 هجری بوده است . پس از اينکه دو قرن و اندی از هجرت پيامبر صلی الله علیه و آله گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی علیه السلام و امام يازدهم حضرت عسکری علیه السلام رسيد ، کم کم در بين فرمانروايان و دستگاه حکومت جبار ، نگراني هايی پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی تولد خواهد يافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود .
در احاديثی که بخصوص از پيغمبر صلی الله علیه و آله رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود . در اين زمان يعنی هنگام تولد حضرت مهدی علیه السلام ، معتصم عباسی ، هشتمين خليفه عباسی ، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد . اين انديشه - که ظهور مصلحی پايه های حکومت ستمکاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيری کرد ، و حتی مادران بيگناه را کشت ، و يا قابله هايی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايری دارد . در زمان حضرت ابراهيم علیه السلام نمرود چنين کرد . در زمان حضرت موسی علیه السلام فرعون نيز به همين روش عمل نمود .
ولی خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل مي کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند . در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری علیه السلام نيز داستان تاريخ به گونه ای شگفت انگيز و معجزه آسا تکرار شد . امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم علیه السلام نيز در آنجا زير نظر و نگهبانی حکومت به سر مي برد .
" به هنگامی که ولادت ، اين اختر تابناک ، حضرت مهدی علیه السلام ، نزديک گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيری کنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پای نهاد ، او را از ميان بردارند . بدين علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديکان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری علیه السلام کسی او را نمي ديد . آنان نيز مهدی را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادی " .
شيعيان خاص ، مهدی علیه السلام را مشاهده کردند
در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدی علیه السلام مي رسيدند . از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد . آنان پسری را ديدند که بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسکری فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امر او را اطاعت کنيد، از گرد رهبری او پراکنده نگرديد ، که هلاک مي شويد و دينتان تباه مي گردد.
اين را هم بدانيد که شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينکه زمانی دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت کنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت کبری ، امام مهدی را به جماعت شيعيان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت . يکی از متفکران و فيلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختی مي باشد . باری ، حضرت مهدی علیه السلام پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجری ديده از جهان فرو بست .
در اين روز بنا به سنت اسلامی ، مي بايست حضرت مهدی بر پيکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولايت دينی را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند کودکی همچون خورشيد تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بيرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پيکر امام بود به کناری زد، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد .
ضرورت غيبت آخرين امام
بيرون آمدن حضرت مهدی علیه السلام و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد . کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری علیه السلام هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند کمتر يافتند ، و در چنين شرايطی بود که برای بقای حجت حق تعالی ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهی برای حفظ جان آن " خليفه خدا در زمين " نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حکمت الهی بر اين تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی کوتاه گردد ، و واسطه فيوضات ربانی ، بر اهل زمين سالم ماند .
بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشکار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنمای مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين کيفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علی علیه السلام و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نيز اقدام کرد ، و لزوم نهان زيستی آخرين امام را برای حفظ جانش سبب شد . در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما برای اينکه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بينی تشيع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، مي پردازيم :
" به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبی است که رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، برای هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگی ولايت را زنده و پابر جا مي دارد ... تنها مذهب تشيع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله عليه و آله و سلم - ختم شده مي داند ، ولی ولايت را که همان رابطه هدايت و تکميل مي باشد ، بعد از آن حضرت و برای هميشه زنده مي داند . رابطه ای که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نمايد ، بواسطه دعوتهای دينی قبل از موسی و دعوت دينی موسی و عيسی و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان وی ( به عقيده شيعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او حقيقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمي تواند او را از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد ... آری تنها مذهب تشيع است که به زندگی اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است که اين حقيقت ميان عالم انسانی و الوهی ، برای هميشه ، باقی و پا برجاست " يعنی با اعتقاد به امام حی غايب .
صورت و سيرت مهدی علیه السلام
چهره و شمايل حضرت مهدی علیه السلام را راويان حديث شيعی و سنی چنين نوشته اند : " چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش کشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت . گونه هايش کم گوشت و اندکی متمايل به زردی - که از بيداری شب عارض شده - بر گونه راستش خالی مشکين . عضلاتش پيچيده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .
حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وی نهمين امام است از نسل امام حسين علیه السلام اکنون از نظرها غايب است . ولی مطلق و خاتم اولياء و وصی اوصياء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکيه کند ، و پرچم پيامبر صلی الله علیه و آله را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گيتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند . حضرت مهدی علیه السلام در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی علیه السلام عادل است و خجسته و پاکيزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدايی جاری گردد .
مهدی علیه السلام حق هر حقداری را بگيرد و به او بدهد . حتی اگر حق کسی زير دندان ديگری باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون کشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حکومت مهدی علیه السلام حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سياسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمين - مرکز حکومت انقلابی مهدی شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ... برخی به او بگروند ، با ديگران جنگ کند ، و هيچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و ديگر هيچ سياستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سياست عادله قرآنی ، در جهان جريان نيابد . آری ، چون مهدی علیه السلام قيام کند زمينی نماند ، مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .
در زمان حکومت مهدی علیه السلام به همه مردم ، حکمت و علم بياموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پيامبر صلی الله علیه و آله قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز يابد . مهدی علیه السلام با تاييد الهی ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی در همگان پديد آورد ... . مهدی علیه السلام فرياد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد . در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتی بيمانند دست يابند .
حتی چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه های زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی علیه السلام آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگری برافتد و جنگها از ميان برود . در جهان جای ويرانی نماند ، مگر آنکه مهدی علیه السلام آنجا را آباد سازد . در قضاوتها و احکام مهدی علیه السلام و در حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بيداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشيند . مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگيرد .
شمشير حضرت مهدی علیه السلام
شمشير مهدی ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيری است خدائی ، شمشيری است انتقام گيرنده از ستمگران و مستکبران . شمشير مهدی شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمکش را مي کشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد . روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست . پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسياری از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتی اولياء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی بايد از آنها انتقام گرفته شود .
مهدی علیه السلام آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گويند : اين مرد از آل محمد صلی الله علیه و آله نيست . اما او از آل محمد صلی الله علیه و آله است يعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است . از روايات شگفت انگيزی که در مورد حضرت مهدی علیه السلام آمده است ، خبری است که از حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل شده و مربوط است به 1290سال قبل . در اين روايت حضرت باقر علیه السلام مي گويند : " مهدی ، بر مرکبهای پر صدايی ، که آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي کند " .
و نيز در روايت امام محمد باقر علیه السلام گفته شده است که بيشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است . البته اين آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرين علیه السلام استفاده مي شود ، ربطی به آسمان شناسی يونانی و هيئت بطلميوسی ندارد ... و هر چه در آسمان شناسی يونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه های فراوان . و گفتن چنين مطالبی از طرف پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام باقر علیه السلام جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائی امکان نداشته است .
غيبت کوتاه مدت يا غيبت صغري
مدت غيبت صغری بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد ( از سال 260ه. تا سال 329ه. ) که در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدی علیه السلام مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤوالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص که افتخار رسيدن به محضر امام علیه السلام را داشته اند ، چهار تن مي باشند که به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند .
1- نخستين نايب خاص مهدی علیه السلام عثمان بن سعيد اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود . 2 - محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام علیه السلام محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديک چهل سال بطول انجاميد . 3 - حسين بن روح نوبختی : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد . 4 - علی بن محمد سمری : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن علیه السلام است که در سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزديک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب کلينی است . همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشکلات آنها بوسيله حضرت مهدی علیه السلام بودند .
غيبت دراز مدت يا غيبت کبری و نيابت عامه
اين دوره بعد از زمان غيبت صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . در زمان نيابت عامه ، امام علیه السلام ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نايب عام امام علیه السلام باشد و به نيابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره ای پيوند امام علیه السلام با مردم گسيخته نشده و نبوده است .
اکنون نيز ، که دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرايط فقيه و دانای دين بوده است و نيز شرايط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي کنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدی علیه السلام . بنابراين ، اگر نايب امام علیه السلام در اين دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زيرا رابطه ای با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد .
بنابر راهنمايی امام زمان ( عجل الله فرجه ) برای حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهی در راس جامعه شيعه قرار گيرد که شايسته و اهل باشد ، و چون کسی - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه دينی و اسلامی قرار گرفت بايد مجتهدان و علمای ديگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دينی او را کمک رسانند ، تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند .
گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی علیه السلام - بسيار درد آور است ، ولی بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست که حضرت مهدی علیه السلام به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی مي کند ، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشيد .
اعتقاد به مهدويت در دوره های گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دينهای ديگر مانند : يهودی ، زردشتی ، مسيحی و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان يک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .
اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام منحصر به شيعه نيست
عقيده به ظهور حضرت مهدی علیه السلام فقط مربوطبه شيعيان و عالم تشيع نيست ، بلکه بسياری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و ... ) به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در کتابهای فراوان خود آورده اند و احاديث پيغمبر صلی الله علیه و آله را درباره مهدی علیه السلام از حديثهای متواتر و صحيح مي دانند .
قرآن و حضرت مهدی علیه السلام
در قرآن کريم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و پيروزی نيکان بر ستمگران آياتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس از ذکر ( = تورات ) نوشته ايم که سرانجام ، زمين را بندگان شايسته ما ميراث برند و صاحب شوند " . حضرت امام محمد باقر علیه السلام درباره " بندگان شايسته " فرموده است : منظور اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند . و نيز : " ما مي خواهيم تا به مستضعفان زمين نيکی کنيم ، يعنی : آنان را پيشوايان سازيم و ميراث بران زمين " .
بسم الله الرحمن الرحيم . انا انزلناه فی ليله القدر ... ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم . تو شب قدر را چگونه شبی مي دانی ؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است . در آن شب ، فرشتگان و روح ( جبرئيل ) به اذن خدا ، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود مي آورند . آن شب ، تا سپيده دمان ، همه سلام است و سلامت . چنانکه از آيه های " سوره قدر " بروشنی فهميده مي شود ، در هر سال شبی هست که از هزار ماه به ارزش و فضيلت برتر است .
آنچه از احاديثی که در تفسير اين سوره ، و تفسير آيات آغاز سوره دخان فهميده مي شود ، اين است که فرشتگان ، در شب قدر ، مقدرات يکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " مي آورند و به او تسليم مي دارند . در روزگار پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله محل فرشتگان در شب قدر ، آستان مصطفی علیه السلام بوده است . هنگامی که در شناخت قرآنی ، به اين نتيجه مي رسيم که " شب قدر " در هر سال هست ، بايد توجه کنيم پس " صاحب شب قدر " نيز بايد هميشه وجود داشته باشد و گرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آيند ؟ پس چنانکه " قرآن کريم " تا قيامت هست و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " حجت " خدا در اين زمان جز حضرت ولی عصر علیه السلام کسی نيست .
چندانکه حضرت رضا عليه السلام مي فرمايد : " امام ، امانتدار خداست در زمين ، و حجت خداست در ميان مردمان ، و خليفه خداست در آباديها و سرزمينها ... " . فيلسوف معروف و متکلم بزرگ و رياضي دان مشهور اسلامی ، خواجه نصيرالدين طوسی مي گويد : " در نزد خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در تعيين امام علیه السلام و وجود امام به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در امور لطفی است ديگر . و غيبت او ، مربوطبه خود ماست . "
طول عمر امام زمان علیه السلام
درازی عمر امام علیه السلام با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی مي دهد ، و در کتابهای تاريخی نيز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زياد بوده اند ، و در گذشته و حال نيز چنين کسانی بوده و هستند ، عمر زياد حضرت مهدی علیه السلام به هيچ دليلی محال نيست ، بلکه از نظر عقلی و ديد وسيع علمی و امکان واقع شدن بهيچ صورت بعيد نيست . از اينها گذشته اگر از نظر قدرت الهي ، بدان نظر کنيم ، امری ناممکن نيست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چيز تواناست - عمرهايی مانند عمر حضرت نوح علیه السلام و عمر بيشتر از آن حضرت و يا کمتر از آن کاملا امکان دارد.
برای خدای قدير و حکيم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسيار ، همه و همه مساوی است . بنابراين حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهايت سلامت زنده نگاه مي دارد . پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود علیه السلام بايد از انظار غايب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فيض برای جهانيان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند .
انتظار ظهور قائم علیه السلام
بر خلاف آنان که پنداشته اند انتظار ظهور يعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکتهاي اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گليم " خود را از آب بيرون بردن ، و به جريانات اسلام دينی و اجتماعی بي تفاوت ماندن ، هرگز چنين پنداری درست نيست ... بر عکس ، انتظار يعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعاليت کردن و در نپذيرفتن ظلم و باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و ستمگری ايستادن است . " مجاهدات خستگی ناپذير و " فوران های خونين شيعه " در طول تاريخ ، گواه اين است که در مکتب ، هيچ سازشی و سستی راه ندارد .
شيعه در حوزه " انتظار " يعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه داد بر بيداد ، و غلبه علم بر جهل ، و غلبه تقوا بر گناه ، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجديد مي نمايد ، و با ياد تاريخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشيع ، مشعل خونين مبارزات عظيم را بر سر دست حمل مي کند " . اينکه به شيعه دستور داده اند که به عنوان " منتظر " هميشه سلاح خود را آماده داشته باشد ، و با ياد کردن نام " قائم آل محمد صلی الله علیه و آله " قيام کند ناشی از همين آمادگی است . ناشی از همين قيام و اقدام است .
پايان اين بحث را از نوشته زنده ياد آيه الله طالقانی ، عالم مبارز اسلامی بهره مي بريم که مي گويد : " ... توجه دادن مردم به آينده درخشان و دولت حق و نويد دادن به اجرای کامل عدالت اجتماعی ، و تاسيس حکومت اسلام و ظهور يک شخصيت خدا ساخته و بارز ، که مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است ، از تعاليم مؤسسين اديان است ، و در مکتب تشيع ، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنويات آن است ، جزء عقيده قرار داده شده ... و پيروان خود را به انتظار چنين روزی ترغيب نموده ، و حتی انتظار ظهور را از عبادات دانسته اند ، تا مسلمانان حق پرست ، در اثر ظلم و تعدی زمامداران خودپرست و تسلط دولتهای باطل ، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل ماده پرست ، اعم از شرقی و غربی ، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعيت را آماده کنند .
و همين عقيده است که هنوز مسلمانان را اميدوار و فعال نگاه داشته است ، اين همه فشار و مصيبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی ، تا جنگهای صليبی و حمله مغول ، و اختناق و تعديهای دولتهای استعماری ، بر سر هر ملتی وارد مي آمد ، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود . ليکن دينی که پيشوايان حق آن دستور مي دهند که چون اسم صريح " قائم " مؤسس دولت حقه اسلام برده مي شود ، بپا بايستيد و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنيد ، و خود را هميشه نيرومند و مقتدر نشان دهيد ، هيچ وقت ، نخواهد مرد ... . "
88/09/15
نویسه جدید وبلاگ
میترسم از آن لحظه که
عمرم به سر آید
می ترسم از آن دم که بیایی و نباشم
جان را مپرس با غم هجران چه میکند
هیچ آگهی, فراق تو با جان چه میکند
با تیغ تیز پیکر عریان چه میکند
مستانة غمت مِی جنت نمیخورد
سرگشتة تو با سر و سامان چه میکند
بودیم خاک و با نگهت کیمیا شدیم
بنگر به ذره، مهر درخشان چه میکند
از ابر لطف توست که سرسبز ماندهایم
در این کویر تَفزده، باران چه میکند
ما را که دید بر سر کویش به خنده گفت
بیمار ره نبرده به درمان چه میکند
ای صد بهار از تو شکوفا بیا بیا
باد خزان ببین به گلستان چه میکند
پرسیدهای که دوست ز دشمن چه میکشد
هیچ آگهی فراق تو با جان چه میکند
ای منتظر بیا و نظر کن که داغ هجر
با لالههای سوخته دامان چه میکند
در حسرت تو دربدری شد نصیب خضر
ورنه به سیر کوه و بیابان چه میکند
دست نیاز بهسوی تو دارد وگرنه نوح
با زورق شکسته به طوفان چه میکند
***
سلامتی وجود نازنین مهربانترین مولای عالم، حضرت حجت ابن الحسن المهدی (روحی له الفداء) و تعجیل در امر فرجشان ، صلوات
اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج
دسته بندی شده در : اشنایی با امام زمان
نویسه جدید وبلاگ
ويژگيهاي ياران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) در آينه قرآن
در قرآن مجيد اين كتاب انسان ساز و حركت آفرين در رابطه با ياران حضرت مهدي (عليه السلام) يك آيه است كه بسيار اميد بخش و سازنده است اين آيه در حقيقت بيانگر حقايق و واقعيتهايي است كه اگر به طور جدي و همه جانبه تعقيب گردد، موانع سرراه را بر مي دارد و جهان را به استقبال مصلح جهاني حركت مي دهد
در سوره مائده آيه 59 خداوند بطور مستقيم مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و مي فرمايد :
اي مؤمنان هر كس از شما مرتد شد واز اسلام بيرون رفت ! خداوند در آينده جمعيتي را مي آورد كه داراي پنج امتياز هستند .
1- هم خداوند آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند ؛
2- در برابر مؤمنان خاضع و مهربانند ؛
3- در برابر مشركان و دشمنان ـ سرسخت و نيرومندند ؛
4- بطور پي گير در راه خدا جهاد و تلاش مي كنند ؛
5- در مسير انجام وظيفه از سرزنش هيچ سرزنش كننده اي نمي هراسند ؛ اين فضل خدا است كه به هركسي بخواهد ( و شايسته ببيند ) مي دهد فضل و رحمت خدا وسيع است و او بر همه چيز آگاه است .
در روايات براي اين آيه مصاديق مختلفي بيان شده ، از جمله اينكه ؛ اين آيه در مورد ياران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) است كه با اين ويژگيها با تمام قدرت درمقابل مرتدين و كارشكنان مي ايستند .
و در عبارتي امام صادق (عليه السلام) فرمود :
صاحب اين امر (حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه)) در پرتو اين آيه در حمايت چنين ياران آگاه و دلاور محفوظ است1 .
از اين آيه شريفه و مطالب ديگر استفاده مي شود كه ياران حضرت مهدي (عليه السلام) داراي ويژگيهايي هستند كه عبارتند از :
ويژگي اول : به عشق آن ياران به خدا اشاره مي كند ، آنها جز به خدا نمي انديشند ، در حدي كه خداوند نيز آنها را دوست دارد . روشن است كه چنين روحيه اي كه در پرتو ايمان وتوكل به دست مي آيد .
ويژگي دوم : به پيوند اخلاقي ووحدت ويكپارچگي با مؤمنان اشاره مي كند كه نقش آن در پيشبرد كار بسيار مهم و چشمگير است .
ويژگي سوم : حاكي از سازش ناپذيري مؤمنان در برابر كافران ونه شرقي بودن و نه غربي بودن آنها است كه در پرتو آن هر گونه تلاش و شگرد دشمن خنثي مي گردد .
ويژگي چهارم : جهاد و مبارزه پي گير با كفار و دمشنان اسلام است .
ويژگي پنجم : ( كه بسيار مهم است ) قاطعيت و پايمردي مؤمنان را بيان مي كند كه روح محافظه كاري و مجامله در آنها نيست . آنها با گامهاي استوار در صراط مستقيم حركت مي كنند و ياوه هاي چپ و راست در حركت آنها اثر ندارد .
سيماي ياران و منتظران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) از نگاه روايات
1- امام سجاد (عليه السلام) درباره منتظران و ياران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) به يكي از دوستانش به نام ابوخالد (ره) چنين فرمود :
مردمي كه درزمان غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) به سر مي بنرد و معتقد به امامت و رهبري آن حضرت بوده ومنتظر ظهور و قيامش هستند ، از مردم هر زماني برترند ؛چرا كه خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار كرده كه غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) براي آنان همچون ظهور آن حضرت است . خداوند آنها را در اين زمان همچون مجاهداتي قرار داده كه با شمشير در پيشاپيش رسول خدا (صل الله عليه و اله) با دشمن مي جنگيدند درحقيقت مردان خالص و شيعيان راستين ما چنين افرادي هستند كه در آشكار و پنهان به سوي خدا دعوت كنند2 .
2- امام باقر (عليه السلام) فرمودند :
وقتي قائم ما (عجل الله تعالي فرجه) قيام كرد هر يك از شما به اندازه قوت چهل مرد نيرو پيدا مي كند و دلهاي شما همچون پاره هاي آهن مي شود كه اگر به كوهها بزنند ، آنها را مي شكافند ...3
3- در بسياري از روايات آمده كه :
منتظرين همانند كساني هستند كه در ركاب پيامبر خدا (صل الله عليه و اله) بر فوق دشمن ضربه مهلك وارد ميسازند4.
اگر اين ياران به كوههاي از آهن عبور كنند ، آنها را قطعه قطعه كنند . اسلحه هايشان همواره در كار است تا خداوند راضي شود .5
4- امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
همراه ظهور قائم (عجل الله تعالي فرجه) بيست و هفت نفر از پشت كوفه ( نجف اشرف ) ظاهر شده و به حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) مي پيوندند . پانزده نفر آنها از قوم موسي (عليه السلام) هستند كه به سوي حق هدايت مي كنند و حاكم به حق و عدالت هستند وهفت نفر آنها اصحاب كهفند و بقيه عبارتند از : يوشع بن نون (عليه السلام) . سلمان (عليه السلام) ، ابودجابه انصاري (عليه السلام) ، مقداد (عليه السلام) و مالك اشتر (عليه السلام) اينها در خدمت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) به عنوان ياران و فرماندهان آن حضرت به شمار مي آيند6 .
5- پيامبر (صل الله عليه و اله) فرمودند :
مردمي از مشرق زمين بپاخيزند و زمينه ساز حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) شوند 7.
6- در روايتي داريم وقتي از پيامبر (صل الله عليه و اله) در مورد آيه 59 سوره مائده سئوال شد ؛ پيامبر (صل الله عليه و اله) دست خود را به شانه سلمان (عليه السلام) نهاد ، فرمود : منظور از ياران : هموطنان اين شخص هستند . سپس فرمود : اگر دين به ستاره ثريا بسته باشد در آسمانها قرار بگيرد ، مرداني از فارس آن را دراختيار خواهند گرفت8 .
نكاتي پيرامون 313 يار مخصوص حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه)
پيرامون 313 يارمخصوص و ويژه امام زمان به دونكته مهم اشاره مي نماييم :
1- تواتر حديث 313 نفر
در همه جا معروف است و در كتابهاي مربوط به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) نوشته شده كه هنگام ظهور آن حضرت 313 نفر ياران مخصوصش به اومي پيوندندو همچون كوه در برابر حوادث ايستادگي كرده و همراه امام (عليه السلام) هستند و اين حديث 313 نفر در كتب معروف مانند بحار الانوار و اثبات الهداه و منتخب الاثر ... آمده است .
2- ويژگيهاي مخصوص ياران خالص يعني 313 نفر از ديدگاه روايات
الف ) امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه) در انتظار آنها به سر مي برد :
هنگام ظهور امام قائم (عجل الله تعالي فرجه) آن حضرت قبل از آنكه كنار كعبه برود وتكيه بر كعبه كند و صداي دل آراي خود رابلند كرده و به جهانيان برساند ، در مكاني به نام ذي طوي درانتظار 313 نفر از ياران خاصش توقف ميكند تا اينكه آنها مي آيند و به آن حضرت مي پيوندند ... و از آنجا همراه امام به كنار كعبه مي روند ... 9
ب) 313 نفر ازاطراف جهان جمع مي شوند
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد :
خداوند براي حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) از دورترين شهرها به تعداد جنگاوران جنگ بدر ، 313 مرد را جمع مي كند .10
ج ) 313 نفر نخستين بيعت كنندگان با امام قائم (عجل الله تعالي فرجه) هستند .
هنگام ظهور نخستين كساني كه پس از جبرئيل امين (عليه السلام) يا امام قائم (عجل الله تعالي فرجه) بيعت مي كنند ، همين 313 نفر هستند و اين مطلب دراحاديث آمده است11 . البته بايد توجه داشت كه درآغاز ظهور ياران امام زمان 313 نفرند و گرنه بطور سريع برياران آن حضرت افزوده مي شود ، بطوري كه در همان آغاز به 000/10 نفر ميرسند .
د) 313 نفر جانبازان سلحشورند
امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد :
اين 313 نفر درحدي از ايثار و جانبازي و شجاعت و سلحشوري هستند كه دشمنان قائم جمع مي شوند تا آن حضرت را به قتل برساند . همين 313 نفر با دفاع قهرمانانه در راه آن حضرت دشمنان رادفع مي كنند12 .
هـ) 313 نفر پرچمداران و حاكمان روي زمين هستند .
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
گويا امام قائم (عجل الله تعالي فرجه) را بر بالاي منبر كوفه مي نگرم كه يارانش 313 نفر مرد به تعداد جنگاوران مسلمانان جنگ بدر ـ اطرافش را گرفته اند اين ياران پرچمداران و حاكمان بر مردم در زمين از جانب خداوند هستند13 .
و ) 313 نفر امت معدوده وهمچون پاره هاي ابرهاي متراكم هستند .
در قرآن مي خوانيم ـ هر جا كه باشيد ، خداوند همه شما را حاضر مي كند ـ در تفسير اين آيه شريفه امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد :
منظور ياران قائم (عجل الله تعالي فرجه) اند كه 313 نفرند ، به خدا سوگند . منظور از امت معدوده كه ( در سوره هود آمده ) آنها هستند . به خدا سوگند در يك ساعت همگي جمع مي شوند ، همچون پاره هاي ابر پائيزي كه بر اثر باد جمع و متراكم مي گردد14 .
ز) 313 نفر ركنها و پايه هاي خلل ناپذير وپشتبانان محكمند
امام صادق در تفسيرآيه 80 سوره هود كه در آن آمده ، حضرت لوط به قوم سركش و تبهكار خود گفت ،« لو ان لي بكم قوه او اوي الي ركن شديد» فرمود .
منظور از قوه همان قائم (عجل الله تعالي فرجه) است و منظور از ركن شديد ( پشتيبانان محكم ) 313 نفر از يارانش هستند15.
ح) حديثي از امام پنجم در وصف ياران حضرت
امام باقر (عليه السلام) فرمود :
امام قائم (عجل الله تعالي فرجه) داراي 313 نفر ياور است كه اين افراد از عجم هستند ، برخي از آنها در روز بر روي ابر سوار شده و راه مي روند و به نام پدر و اوصاف و نسب معروفند16 .
ط) دست خدا بالاي سر حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) و يارانش است .
اين مطلب از آيه شريفه « ان تنصرو الله ينصركم و يثبت اقدامكم » استفاده مي شود .
ي) 50 نفر از 313 نفر يار مخصوص امام زمان (عج ) از زنان هستند .
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: سوگند به خدا سيصد و اندي نفر مرد مي آيند كه در ميانشان 50 نفر زن هستند، آمدنشان همچون ابرهاي پاييزي است .17
پي نوشت :
1-تفسير برهان ، ج1 ، ص 497.
2- کمال الدين ، شيخ صدوق ، ص 320 .
3- بحار الانوار ، ج52، ص335.
4- بحار الانوار ، ج52، ص126.
5- بحار الانوار ، ج52، ص367.
6-ارشاد مفيد ، ص 399.
7- کنزالعمال ، ج7 ، ص186.
8-نورالثقلين،ج1،ص642.
9- بحار الانوار ، ج52، ص304.
10- بحار الانوار ، ج52، ص320.
11- بحار الانوار ، ج52، ص317.
12- بحار الانوار ، ج52، ص306.
از اين آيه شريفه و مطالب ديگر استفاده مي شود كه ياران حضرت مهدي (عليه السلام) داراي ويژگيهايي هستند كه عبارتند از :
ويژگي اول : به عشق آن ياران به خدا اشاره مي كند ، آنها جز به خدا نمي انديشند ، در حدي كه خداوند نيز آنها را دوست دارد . روشن است كه چنين روحيه اي كه در پرتو ايمان وتوكل به دست مي آيد .
ويژگي دوم : به پيوند اخلاقي ووحدت ويكپارچگي با مؤمنان اشاره مي كند كه نقش آن در پيشبرد كار بسيار مهم و چشمگير است .
ويژگي سوم : حاكي از سازش ناپذيري مؤمنان در برابر كافران ونه شرقي بودن و نه غربي بودن آنها است كه در پرتو آن هر گونه تلاش و شگرد دشمن خنثي مي گردد .
ويژگي چهارم : جهاد و مبارزه پي گير با كفار و دمشنان اسلام است
نویسه جدید وبلاگ
داستان ملاقات با امام زمان عج + تشرف یک زن انگلیسی تازه مسلمان
یکی از هموطنان ایران یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد , با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (ع) برپاست ، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (ع) هستند. در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (ع) فعالیت می کردند ، شد و وقتی از حال آنها جویا شد ، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده اند و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان......
برایش جالب بود که در انگلستان ، مردم این طور عاشق اهل بیت (ع) باشند و مخصوصا دو پزشک مسیحی ، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (ع) نوکری کنند.
کمی نزدیکتر رفت , با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست ؟
او گفت : درست است ، شاید عادی نباشد ، اما من دلم ربوده شده ، عاشق شدم و این شور و حال هم که می بینی به خاطر محبت قلبی من است.
از او پرسید : دلربای تو کیست ؟ چه عشقی و چه محبتی ؟!
پاسخ داد : من وقتی مسلمان شدم ، همه چیز این دین را پذیرفتم ، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می دانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی آورد . نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم . فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می کردم دلم آرام نمی گرفت و آن مساله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جئانی ظهور کند واصلا پیر نشود.
در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم . شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم ، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم . تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم . روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم ، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام ، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم ، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد ، حیران و سرگردان ، کسی هم زبانم را نمی فهمید ، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم ، با سرعت به طرف آنها می رفتم ، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام .
خیلی خسته شدم ، واقعا نمی دانستم چه کنم . دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن ، گفتم : خدایا خودت به فریادم برس ! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید . جمعیت را کنار زد و به من رسید . چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم . وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت : « راه را گم کرده ای ؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم . »
او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن » را دیدم ! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است . از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت : « به شوهرت سلام مرا برسان » . من بی اختیار پرسیدم : بگویم چه کسی سلام رسانده ؟ او گفت : « بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی ! من همانم که تو سرگشته او شده ای !»
تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم ، پیدایش نکردم . آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.
از آن سال به بعد ایام محرم ، روز عرفه ، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می رید من . شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست .
کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر -ابوالفضل سبزی
نامهاي به امام زمان(علیه السلام) + درد و دل با اقا
به نام آفريدگار ياسهاي سپيد و لطيف و سلام بر بهشتيان
در جادهاي به بلنداي تاريخ در انتظارت نشستم و تو اي تك سوار مركب عشق در واهي ديوار دل به سوي توست، در پس كوچههاي فراق و غربت زار و پريشان به دنبالت ميگردم و عاجزانهترين نگاهها را نثارت ميكنم، ببين كه ضمير دلم بيتو كوهي از تنهايي است.
كجايي اي ترنم زيباي بهاري، اي بهانة بارش ابرها، اي صداي خستة زمين به گوش فلك، اي بلند سرور، سروستان طاها! چهقدر طولاني است سفرت، آن روز كه براي اولين بار رفتي نميدانستم سفري چنين طولاني در پيش داري. شايد آن روز خودت هم نميدانستي.
بيا نگاه كن. اطلسيهايم پژمرده شدهاند و شببوها ديگر باز نميشوند. چقدر سخت است انتظار، اصلاً انتظار چه واژة غريب و تنهايي است انگار كه اين واژه را فقط براي تو آفريدند.
هواي قفس سرد و زخمي است، بوي درد را ميدهد. بوي شكنجه ميدهد. بوي اسارت را ميدهد. بوي مرگ را ميدهد. قمريان يكي يكي ميميرند و لحظة لقايت را با خود دفن ميكنند و تو همچنان دوري، دورتر از دور، زمين چون كويري تشنه است و در نيايش شبانه، تو را ميخواند.
پرستوهاي مهاجر در كوچشان تو را ميخوانند و قمريان در بند، آواز تو را سر ميدهند.
آواز وصالت را، روزها در پي هم ميآيند و ميروند و عمرها به پايان ميرسند.
پس چرا نميآيي؟ اي عزيز، اي روشنتر از سپيده! چرا نميآيي؟ اي بهانة دل...
ابري من! من تو را در قفس غنچه تماشا ميكنم. در سكوت دل دريايي رود، در هقهق ابر در ناز گل سرخ به هنگام نسيم... .
خدايا! اين شب ظلماني كي تمام ميشود و سحر سوار بر مركبنواز نور از دل ميرسد.
بهارا! اي روشنترين ترانة اميد و اي سبزترين آشناي صميمي!
اي اميد اميدواران! اي شمس عالمافروز كه با نقاب غيبت به پشت ابرها پنهاني، بيا، بيا.
كه ديگر زمين به سختي نفس ميكشد. صداي نالهات از دور ميآيد، كجايي؟ تو را ميبينم. بيا و از خود برايم بگو. از دردي كه در دل داري، ساعتها برايت از غم ايام شكوه كردم: ناله كردم و گريستم. ساعتها در مكان بينام و نشانت پيات گشتم. چه ميشود لحظهاي مهمان دل طوفانزدة من باشي؟!
بيايي و از داغهاي نهان در دل بگويي، از تاريخ طوفانزدة هستي، از سر بريدة حق، از غربت و تنهايي آلاله از ياس كبود، از سينة صد چاك شدة شقايق، و از شاخة طوبي!
به كدامين آغاز پر كشيدن، از دور كه در امواج و تلاطم پي تو ميگردم؟!
اما ميآيي، ميدانم كه ميآيي و در جسمي زيبا دلم را چراغاني ميكني و من هم در انتظار آن لحظة سبز به همراه گل سرخ و ياس سپيد ميمانم. اي معشوق زيباي من در دام بلا گرفتار شوم و سلامي جز گريه و اشكي جز اندوه ندارم، كجاست، روزي كه چون غزالهاي شادان جست و خيز داشتم، اما اكنون كاروان عشق رفت و من جا ماندهام.
اي سبز، آن لحظهاي كه نامت را بر زبان ميآورم، هرگز تمام نشود و دور باد آن لحظهاي كه فراموشت كنم و نفرين بر ساعتي كه بيتو بياسايم و اينك نامهام را بر چريدهاي از اطلسي مينويسم و روي آن تمبري از ياس ميچسبانم و با اشك بر روي چمن پست ميكنم.
و من از امروز تا فردا و فرداها باز هم هر روز روي جادههاي مه گرفته به انتظار خواهم نشست. ميدانم كه روزي تو ميآيي تا آن روز اي سبزترين خاطرة من، چشمانم را به احترامت نخواهم بست. اينجاست برايم مجالي نمانده است. چشم انتظار تو هستم تا انتها مينويسم، باز هم نامهاي مينويسم.
نويسنده: امير اكبرپور
منبع :ماهنامه موعود
در فضيلت مبارک رمضان
شيخ صدوق به سند معتبره روايت کرده از حضرت امام رضاعليه السلام از پدران بزرگواران خود از حضرت اميرالمؤمنين عليه و علي اولاده السلام که فرمود خطبه اي خواند براي ما روزي حضرت رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله پس فرمود: اَيُّها النّاس بدرستي که رو کرده است به سوي شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش ماهي است که نزد خدا بهترين ماهها است و روزهايش بهترين روزها است و شبهايش بهترين شبها است و ساعتهايش بهترين ساعتها است.
و آن ماهيست که خوانده اند شما را در آن بسوي ضيافت خدا و گرديده ايد در آن از اهل کرامت خدا نَفَسهاي شما در آن ثواب تسبيح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاي شما در آن مقبولست و دعاهاي شما در آن مستجابست پس سؤ ال کنيد از پروردگار خود به نيّتهاي درست و دلهاي پاکيزه از گناهان و صفات ذميمه که توفيق دهد شما را براي روزه داشتن آن و تلاوت کردن قرآن در آن بدرستي که شقي و بد عاقبت کسي است که محروم گردد از آمرزش خدا در اين ماه عظيم و ياد کنيد به گرسنگي و تشنگي شما در اين ماه تشنگي و گرسنگي روز قيامت را و تَصدّق کنيد بر فقيران و مسکينان خود و تعظيم نمائيد پيران خود را و رحم کنيد کودکان خود را و نوازش نمائيد خويشان خود را و نگاه داريد زبانهاي خود را از آنچه نبايد گفت
و بپوشيد ديدهاي خود را از آنچه حلال نيست شما را نظر کردن بسوي آن و بازداريد گوشهاي خود را از آنچه حلال نيست شما را شنيدن آن و مهرباني کنيد با يتيمان مردم تا مهرباني کنند بعد از شما با يتيمان شما و بازگشت کنيد بسوي خدا از گناهان خود و بلند کنيد دستهاي خود را به دعا در اوقات نمازهاي خود زيرا که وقت نمازها بهترين ساعتها است نظر مي کند حق تعالي در اين اوقات به رحمت به سوي بندگان خود و جواب مي گويد ايشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّيک مي گويد ايشان را هرگاه او را ندا کنند و مستجاب مي گرداند هرگاه او را بخوانند
اي گروه مردمان بدرستي که جانهاي شما در گرو کرده هاي شما است پس از گرو بدر آوريد به طلب آمرزش از خدا و پشتهاي شما گران بار است از گناهان شما پس سبک گردانيد آنها را به طول دادن سجده ها و بدانيد که حق تعالي سوگند ياد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در اين ماه را و نترساند ايشان را به آتش جهنم در روز قيامت.
ايُّها النّاس هر که از شما افطار دهد روزه دار مؤ مني را در اين ماه از براي او خواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته پس بعضي از اصحاب گفتند يا رسول الله همه ما قدرت بر آن نداريم حضرت فرمود بپرهيزيد از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به يک شربت آبي باشد بدرستي که خدا اين ثواب را مي دهد کسي را که چنين کند اگر قادر بر زياده از اين نباشد.
اَيُّها النّاسُ هر که خُلْق خود را در اين ماه نيکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزي که قدمها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در اين ماه خدمت غلام و کنيز خود را خدا در قيامت حساب او را آسان گرداند و هر که در اين ماه شرّ خود را از مردم باز دارد حق تعالي غضب خود را در قيامت از او باز دارد و هر که در اين ماه يتيم بي پدري را گرامي دارد خدا او را در قيامت گرامي دارد و هر که در اين ماه صله و احسان کند با خويشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قيامت و هر که در اين ماه قطع احسان خود از خويشان خود بکند خدا در قيامت قطع رحمت خود از او بکند
و هر که نماز سنتي در اين ماه بکند خدا براي او برات بيزاري از آتش جهنم بنويسد و هر که در اين ماه نماز واجبي را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماههاي ديگر کرده شود و هر که در اين ماه بسيار بر من صلوات فرستد خدا سنگين گرداند ترازوي عمل او را در روزي که ترازوهاي اعمال سبک باشد و کسي که يک آيه از قرآن در اين ماه بخواند ثواب کسي دارد که در ماههاي ديگر ختم قرآن کرده باشد
اَيُّها النّاسُ بدرستي که درهاي بهشت در اين ماه گشاده است پس سؤ ال کنيد از پروردگار خود که بروي شما نه بندد و درهاي جهنّم در اين ماه بسته است پس سؤ ال کنيد از پروردگار.تبارک و تعالي به تلاوت کردن قرآن مجيد در شبها و روزهاي اين ماه و به ايستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضيلت و کثرت استغفار و دعا. امام صادق عليه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزيده نشود تا سال آينده آمرزيده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود.
و نگاه دارد خود را از چيزهايي خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چيزهاي حرام و رفتار کن به نحوي که مولاي ما حضرت صادق عليه السلام وصيّت نموده و فرموده که هرگاه روزه داري مي بايد که روزه دارد گوش و چشم و مو و پوست و جميع اعضاي تو يعني از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود بايد که روز روزه تو مانند روز افطار تو نباشد.
و نيز فرموده که روزه نه همين از خوردن و آشاميدن است تنها بلکه بايد در روز روزه نگاه داريد زبان خود را از دروغ و بپوشانيد ديده هاي خود را از حرام و با يکديگر نزاع مکنيد و حَسَد مبريد و غيبت مکنيد و مجادله مکنيد و سوگند دروغ مخوريد بلکه سوگند راست نيز و دشنام مدهيد و فحش مگوئيد و ستم مکنيد و بي خردي مکنيد و دلتنگ مشويد و غافل مشويد از ياد خدا و از نماز و خاموش باشيد از آنچه نبايد گفت و صبر کنيد و راستگو باشيد و دوري کنيد از اهل شرّ و اجتناب کنيد از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غيبت کردن و سخن چيني کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانيد و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّدعليه السلام باشيد
و آرزومند ثوابهاي آخرت باشيد و توشه اعمال صالحه براي سفر آخرت برداريد و بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگي و مذلّت مانند بنده اي که از آقاي خود ترسد و ترسان باشيد از عذاب خدا و اميدوار باشيد رحمت او را و بايد پاک باشد اي روزه دار دل تو از عيبها و باطن تو از حيله ها و مکرها و پاکيزه باشد بدن تو از کثافتها و بيزاري بجوي بسوي خدا از آنچه غير اوست و در روزه ولايت خود را خالص گرداني از براي او و خاموش باشي از آنچه حق تعالي نهي کرده است تو را از آن در آشکارا و پنهان و بترسي از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسيدن او است در پنهان و آشکار و ببخشي روح و بدن خود را به خداي عزّوجلّ در ايّام روزه خود و فارغ گرداني دل خود را از براي محبّت او و ياد او و بدن خود را به کارفرمائي در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است بسوي آن اگر همه اينها را به عمل آوري آنچه سزاوار روزه داشتن است
به عمل آورده اي و فرموده خدا را اطاعت کرده اي و آنچه کم کني از آنها که بيان کردم از براي تو به قدر آن از روزه تو کم مي شود از فضل آن و ثواب آن بدرستي که پدرم گفت رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله شنيد که زني در روز روزه اي جاريه خود را دشنام داد حضرت طعامي طلبيد آن زن را گفت بخور زن گفت من روزه ام فرمود چگونه روزه اي که جاريه خود را دشنام دادي روزه از خوردن و آشاميدن تنها نيست بدرستي که حق تعالي روزه را حجابي گردانيده است از ساير امور قبيحه از کردار بد و گفتار بد چه بسيار کمند روزه داران و چه بسيارند گرسنگي کشندگان. و حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود :
که چه بسيار روزه داري که بهره اي نيست او را از روزه به غير از تشنگي و گرسنگي و چه بسيار عبادت کننده اي که نيست او را بهره اي از عبادت به غير تَعَب اي خوشا خواب زيرکان که بهتر از بيداري و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زيرکان که بهتر از روزه داشتن بي خردان است .
و روايت شده از جابربن يزيد از حضرت امام محمد باقرعليه السلام که حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله به جابر بن عبدالله فرمود اي جابر اين ماه رمضانست هر که روزه بدارد روز آن را و بايستد به عبادت پاره اي از شبش را و باز دارد از حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را بيرون رود از گناهان خود مثل بيرون رفتن او از ماه جابر گفت يا رسول اللّه چه نيکو است اين حديث که فرمودي فرمود اي جابر و چقدر سخت است اين شرطهايي که نمودم
عید مبعث مبارک
عید مبعث را به همه ی مسلمانان جهان تبریک میگویم.من که عیدی خودم را از امام زمان گرفتم امیدوارم هم شما هم عیدی های خوب خودتان را از این بزرگوارن درخواست و دریافت کنید.
محمد
سلام
امام زمان دوستت دارم و بیتاب دیدارت هستم ،خدایا فرج و ظهور امام زمان را نزدیک کن
اللهم عجل لولیکل فرج